مریم جونمریم جون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

مریم عشق مامانی و بابایی

گردش یک روزه در باغ آقا جون

دختر گلم سلام.دیروز یعنی جمعه 5مهر به همراه مادرجون و آقا جون و دایی محمد و دایی ایمان و دایی هادی و دایی مهدی و عمو مرتضی و عمو مجید رفتیم باغ آقا جون .....هستی جون و مائده جون و بقیه آقایون رفتن تو استخر کلی شنا کردن ما هم کلی خندیدیم از حرکاتشون خلاصه کلی خوش گذشت.......یه ناهار خوش مزه هم مادرجون درست کرد و هوا هم واقعاً عالی بود شما هم دختر خوبی بودی و تمام بعدازظهر رو خوابیدی و مامان راحت بود.............و کلی بهش خوش گذشت.......ایشاالله بزرگتر شی و خودت تمام باغ رو با پاهای کوچیکت بگردی .................. ...
8 مهر 1392

عروسی

دخترکم سلام امروز 8 مهر هستش..........دیشب یعنی 7 مهر به همراه مادر جون و خاله جون و زندایی جون رفتیم عروسی..........بدو ورود شما خواب بودی اما همین که صدای آهنگ بلند شد قر تو کمرت بیدارت کرد و تا آخر عروسی بیدار بودی اما دختر خوبی بودی ...........البته مادرجون و خاله جون و زندایی جون کلی بهم کمک کردن در نگهداری از شما ...........خلاصه خوب بود یه تنوعی هم شد .............. ...
8 مهر 1392

بدون عنوان

نکته مهم درباره فرشته کوچولو اینه که شما خانم کوچولو همیشه موقع شام و ناهار بیداری و نمیذاری مامانو بابا با خیال راحت غذا بخورن و دوست داری از سر و کولشون بالا بری البته عیبی نداره همین اذیتات هم شیرینه در ضمن اصلاً دوست نداری روی دستات پوشیده باشه و هر چی روت بندازم رو با دستات کنار میزنی .......میترسم خدایی نکرده سرما بخوری دختر قشنگم راستی از حموم رفتن هم خیلی خوشت میاد و مدام تو حموم می خندی ...
30 شهريور 1392

بدون عنوان

دخترکم این اولین باری بود که بردیمت حرم امام رضا در تاریخ 14 مرداد و تقریباً 2 ماهت تموم شده بود اینجا بغل عمو مجید هستی ............ ...
30 شهريور 1392

مریم نفس من

مریم کوچولوی من سلام .امروز 24 شهریور سالروز تولد بابا جون هست و شما الان 108 روز و 4 ساعته که به دنیا اومدی ...
24 شهريور 1392