مریم جونمریم جون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

مریم عشق مامانی و بابایی

بدون عنوان

1392/7/21 8:35
نویسنده : افسانه
121 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم سلام امروز شنبه 20 مهر هستش .........روزها داره مثل برق و باد سپری می شه و تو هر روز بزرگ و بزرگ تر می شی .نمیدونم چرا دیشب نمی خوابیدی نه موقع شیر دادن نه وقتی که گذاشتمت روی پام حتی راه رفتم و برات لالایی خوندم اما تو نمی خوابیدی و همش گریه می کردی الهی برات بمیرم این جور موقع ها می خوام بزنم زیر گریه آخه نمی دونم چه مشکلی داری شاید از دندون در آوردن این جور کلافه ای آخه آب دهنت هم مدام سرازیره در آخر هم مجبور شدیم شما رو بزاریم توی یه چادر و تکونت بدیم اما بازهم یکم گریه کردی اما بالاخره خوابیدی......گلم تقریباً سال پیش همین موقع ها بود که فهمیدم یه فرشته کوچولو دارم که باید تا آخر عمر مراقبش باشم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مونا
23 مهر 92 15:39
ممنون افسانه جان.مریموببوس