مریم عشق مامانی و بابایی

دختر گلم روز پنج شنبه با مادرجون و زندایی جون و هستی خانم رفتیم پارک درسته الان پاییزه اما هوا عالی بود..........خیلی خوش گذشت .............شما هم حسابی آفتاب گرفتی ..........هوا که بهتر شد انشاالله بیشتر میریم پارک عزیزم.......... ...

این عکس پایینی رو هم نیشابور خونه مامان زندایی جون ازت گرفتیم.........خیلی روز خوبی بود ...

اینم اولین باری که دخترم رفت پروما............... ...

عزیز دلم سلام امروز 28 آبان 92 رفتیم مطب دکتر همتی برای سوراخ کردن گوشات..........یه کوچولو گریه کردی اما زود آروم شدی عزیزم...................اینم چند تا عکس از شما با گوشواره هات.........انشاالله که مبارکت باشه عزیز دلم..........       ...

عزیز دلم دیگه داری کم کم برای خودت خانمی میشی تقریباً از 24 آبان تونستی بشینی البته خیلی کم ...........یه کوچولو تنبل هستی و هنوز نمی تونی سینه خیز بری اما دیر یا زود اونم یاد می گیری گلم مهم اینه که سلامت باشی ................این چند روز تعطیلات هم خاله هات از تهران اومدن خیلی خوب بود دلم براشون یه ذره شده بود مخصوصاً برای دختر خاله شیطونت..............   وای توی این عکس شیطنت از چشات می باره ها............   مامان قربون این نگاه کردنای معصومانت بره عزیز دلم ............... ...

اینم شیرین کاری جدید دخترم       ...

وای مامان قربون دست و پای خشکلت بره عزیزم......ببین چقدر دست و پات کوشولویه.........میخوام یه لقمه چپت کنم اما جلوی خودمو می گیرم............. ...