مریم جون تا این لحظه ، 1 سال و 1 روز سن دارد
تولدت مبارک دختر عزیزم یکسال پیش در همچین روزی به دنیا اومدی و به زندگی من و بابا جون رنگ و بوی دیگه ای بخشیدی یکسال با همه شیرینی هاو سختی هاش گذشت چه زود گذشت...دیگه برای خودت خانمی شدی خیلی از جملاتی که بهت میگم رو می فهمی و به حرفم گوش میدی...خیلی خیلی بلا شدی و مامان از دست شما یک لحظه آروم و قرار نداره و مدام باید مواظبت باشم وگرنه کار دست خودت می دی...یکی دیگه از کارات اینه که تا من و بابا جون نماز می خونیم شماهم جانمازو بر میداری و جلوت پهن می کنی و به سجده میری ... اگه خدا بخواد جمعه مورخ شانزدهم خرداد سال 93 میخوایم تولد دونفره شما و سوگند جون رو باهم بگیریم... قول میدم بعد از تولدت بیام و عکساتو بزارم راستی قدت در ی...
نویسنده :
افسانه
1:39